ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آشفته بازار
دلم تنگ است دلم می سوزد از باغی که میسوزد
نه دیداری نه بیداری نه دستی از سر یاری
مرا آشفته می دارد چنین آشفته بازاری
تمام عمر بستیم و شکستیم بجز بار پشیمانی نبستیم
جوانی را سفر کردیم تا مرگ
نفهمیدیم به دنبال چه هستیم
عجب آشفته بازاری است دنیا
عجب بیهوده تکراری است دنیا
چه رنجی از محبت ها کشیدیم برهنه پا به تیغستان دویدیم
نگاه آشنا در این همه چشم ندیدیم و ندیدیم و ندیدیم
سبک بالان ساحل ها ندیدند
به دوش خستگان باریست دنیا
مرا در اوج حسرت ها رها کرد عجب یار وفا داریست دنیا
عجب آشفته بازاریست دنیا
عجب بیهوده تکراریست دنیا
میان آنچه باید باشد و نیست
عجب فرسوده دیواریست دنیا
عجب خواب پریشانیست دنیا
عجب دریای طوفانیست دنیا
عجب آشفته بازاریست دنیا
عجب بیهوده تکراریست دنیا
خواهش میکنم جناب حمید ...
خوشبحالتون ک وب دارید
آخ آخ آخ،یادم رفت بگم:مطلبتون جالب بود
اون متنی ک گذاشتم از حسین پناهی بودش
مث اینکه قرعه کشی های چای محسن تبلیغاتش بیشترشده
نیستیم!
به دنیا می آییم
عکس یک نفره میگیریم!
بزرگ می شویم،
عکس دونفره میگیریم!
پیرمیشویم،
عکس یک نفره میگیریم
وبعد
دوباره نیستیم.
ایول حمید شعر قشنکی بود ولی اکه میشه اشعار سیاسیشو بزار راستی اکه میتونی از ایرج جنتی عطایی هم شعر بزار بازم مرسی.
زیبابود.ولی راست میگه به خدا عجب آشفته بازاریست دنیا
ممنون. ای بابا، چرادیگه مطلب نمیذارین،خسته شدیم
ببخشید توی ایام امتحانات واقعا فرصت نبود.
زیبا بود.
یه شعر از مهدی اخوان ثالث:
در گذرگاه زمان خیمه شب بازی دهر
باهمه تلخی و شیرینی خود میگذرد
عشقها می میرند
رنگها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست...
که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده به جا می مانند.